از علی آموز اخلاص عمل شیر حق را دان منزه از دغل
قلمرو فکری:
از علی (ع) پاکی در عمل بیاموز و شیر خدا را از هرگونه فريبکاری پاک بدان.
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
اخلاص |
پاکی |
مٌنزه |
پاک |
دَغل |
فريبکاری |
دان |
فعل امر؛ بدان |
شیر حق |
منظور حضرت علی (ع) |
بیت ß 2 جمله
قلمرو ادبی:
شیر حق ß استعاره از حضرت علی (ع) بخاطر لقب اسدالله است
واج آرایی ß حرف «ز»
دغل و عمل ß قافیه
در غزا بر پهلوانی دست يافت زود شمشیری برآورد و شتافت
قلمرو فکری:
در جنگی با پهلوانی رو به رو شد. سريع شمشیرش را بیرون آورد و با شتاب به سوی او دويد.
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
غزا |
جنگ |
دست یافت |
رو به رو شد |
شتافت |
حمله ور شد، عجله کرد |
بیت ß 3 جمله
قلمرو ادبی:
دست يافتن ß کنايه از غلبه کردن و پیروز شدن
مراعات نظیر ß غزا، پهلوانی و شمشیر
دست یافتن ß کنایه از چیره شدن
يافت و شتافت ß قافیه
او خَدو انداخت بر روی علی افتخار هر نبی و هر ولی
قلمرو فکری:
آن مرد آب دهانش را بر صورت حضرت علی انداخت که افتخار پیامبران و اولیای خدا بود.
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
خَدو |
آب دهان |
افتخار |
باعث سربلندی |
نبی |
پیامبر |
بیت ß 2 جمله
قلمرو ادبی:
علی و ولی ß قافیه (ردیف ندارد)
نبی و ولی ß جناس
بر و هر ß جناس
واج آرایی ß حرف «ر»
تلمیح ß داستان جنگ خندق (احزاب)
تکرار ß کلمه «هر»
نقش مصراع دوم «بدل» هست
در زمان انداخت شمشیر، آن علی کرد او اندر غزايش کاهلی
قلمرو فکری:
امام علی (ع) فوراً شمشیرش را انداخت و در جنگیدن، سستی و درنگ کرد.
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
در زمان |
فوراً |
کاهلی |
سستی، درنگ |
اندر |
در |
بیت ß 2 جمله
قلمرو ادبی:
تناسب ß غزا و شمشیر
علی و کاهلی ß قافیه
گشت حیران آن مبارز، زين عمل وز نمودن عفو و رحم بی محل
قلمرو فکری:
مرد جنگجو از اين رفتار امام علی و بخشش و مهربانی غیر منتظره اش حیرت زده شد.
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
حیران |
متعجب، شگفت زده |
عفو |
بخشش |
بی محل |
بی موقع |
زین |
مخفف «از این» |
رحم |
مهربانی |
بی محل |
نامناسب |
بیت ß 1 جمله
قلمرو ادبی:
تناسب ß عفو و رحم
عمل و بی محل ß قافیه
گفت: بر من تیغ تیز افراشتی از چه افگندی؟ مرا بگذاشتی؟
قلمرو فکری:
جنگجو گفت: شمشیر تیزت را برابر من بالا برده بودی، چرا آن را انداختی و من را رها کردی؟
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
تیغ |
شمشیر |
افراشتی |
بلند کردی |
بگذاشتی |
رها کردی |
افگندی |
انداختی |
بیت ß 4 جمله
قلمرو ادبی:
تیغ و تیز ß جناس
تیغ افراشتن ß کنايه از جنگیدن
تضاد ß افراشتی و افگندی
افراشتی و بگذاشتی ß قافیه
گفت: من تیغ از پی حق می زنم بندۀ حقم نه مامور تنم
قلمرو فکری:
امام علی گفت: من برای خدا شمشیر می زنم و بندۀ خدا هستم نه بندۀ جسم و هوس های آن.
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
حق |
خدا |
از پی |
برای |
بیت ß 4 جمله
قلمرو ادبی:
تکرار ß کلمه «حق»
واج آرایی ß حرف «ن»
تیغ زدن ß کنایه از مبارزه کردن
می زنم و تنم ß قافیه
شیر حقم، نیستم شیر هوا فعل من بر دين من باشد گوا
قلمرو فکری:
من شیرِ خدا هستم و شیر هوس های انسانی نیستم. رفتار من شاهد دين و عقیدۀ من است.
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
هوا |
میل، آرزو |
فعل |
کار، عمل، رفتار |
گوا |
دلیل، شاهد |
بیت ß 3 جمله
قلمرو ادبی:
هوا و گوا ß قافیه (ردیف ندارد)
تکرار ß کلمه های «شیر» و «من»
واج آرایی ß حروف «ش» و «ن» و «م»
جناس ß هوا و گوا
تلميح ß اشاره به عبارت «الاعمال بالنيات»